کمال علمی و عملی انسان ...
انسان موجودی کمال طلب است و همیشه برای بدست آوردن کمال سعی و تلاش داشته است. بررسی کمال انسان از منظر قرآن بسیار حائز اهمیت می باشد.
در این بخش از کتاب <صورت و سیرت انسان در قرآن> تالیف استاد فرزانه آیت الله جوادی آملی حفظه الله بهره گرفته ایم.
درباره ذکر گاهی سخن از «ذکر نعمت» است و گاهی سخن از «ذکرمنعم».از این رو خدای سبحانﷻ در جایی می فرماید:«اُذکروا نعمتی الّتی أنعمت علیکم».[1] این یاد نعمت های خداﷻ زمینه ساز شکر آنهاست. اماره آورد آن،افزونی نعمت در دنیا و حصول بهشت در آخرت است و این کمالی متوسط به شمار می آید؛زیرا فراتر از «یاد آوری نعمت»، به یاد «صاحب نعمت» بودن است و آن مرتبه متوسط یعنی یاد نعمت،نردبانی است برای رسیدن به این مرحله والا که ذکر مُنعم باشد.که فرمود:«فأذکرونی أذکرکم».[2]
خلاصه کسی که از حدّ متوسط،بالا بیاید و اهل یادِ«صاحب نعمت» و خدای مُنعِم بادش، در مرحله تعلق روح نیز از مدار «ثمّ أنشأناه خلقاً اخر»[3] بالاتر می آید و با دو ضمیر زیبای متکلم وحده ( در«نفخت» و «روحی») به خدای سبحانﷻ مرتبط می شود و این تعبیر(که در سراسر قرآن،تنها در دو مورد آمده است) از شور انگیزترین تعبیرات خداوند درباره انسان است که :«ونفخت فیه من روحی».[4]
اگر انسان در سیرکمالی خویش تا بدین مرتبه پیش آمد،همه حساب ها و برنامه های او به گونه ای ویژه و در بالاترین مرتبه خواهد بود که در اینجا از باب نمونه به پنج مورد از برنامه های اختصاصی او اشاره می شود که عبارت است از : ترس،علم،رزق،اِماته،و احیای مجدد.
در مرحله ترس،انسان های عادی از عذاب خداﷻ می هراسند و به رحمت پروردگارشان ،امیدوارند:« أمّن هو قانتٌ اناء الیل ساجداً و قائماً یحذر الاخره و یرجو رحمه ربّه».[5] اما آنان که در مدار بالاتری از ایمان و عرفان، سیر می کنند، این ترس نفسی را پشت سر انداخته و تحت سیطره «ترس عقلی» در آمده و با فرمان الهی « و إیّای فأرهبون»[6] به رهبانیت از خداﷻ و نه از مخلوق او(هرچندبرزخ و دوزخ)،روی آورده اند.
در جریان علم،کامل ترین انسان ها که مظهر «و علّم ادم الأسماء کلّها»[7] هستند،تعلیمشان مستقیماً از سوی خدای سبحانﷻ صورت می گیرد.امّا افق اعلایی که نیمه راه رسول خداo تا مبدأ علم مطلق می باشد،از دسترس بزرگ ترین فرشته الهی بیرون است تا چه رسد به منزل گاهی که درباره آن،تنها تعبیر«ثمّ دنی فتدلّی*فکان قاب قوسین أوأدنی»[8] را باید شنید و خاموشی گزید و درباره یافته های علمی و بی واسطه رسول خداo در آن خلوت بی نظیر و شهود بی همتا که«فأوحی إلی عبده ما أوحی»[9] زمام سخن را باید گذاشت و گذشت.
پایین تر از این مرحله،انسان های کاملی هستند که توسط جبرییل آموزش می بینند و در مرتبه پایین تر اگر از تعلیم ملکوتی سخن به میان آید،توسط فرشتگان زیر مجموعه جبرییل امین،انجام می گیرد.
همین مراحل سه گانه،درباره رزق نیز مطرح است.یعنی گاهی مستقیماً رزق و روزی از دست خدای سبحانﷻ به دست والاترین انسان ها می رسد وگاهی در مرتبه پایین تر،به وسیله فرشته روزی[میکائیل] رزق الهی به بندگان کامل(نه اکمل) واصل می شود و در مرحله بعد،زیرمجموعه حضرت میکائیل،روزی رسانی را برای انسان های عادی،بر عهده دارند.
مسئله إماته و مرگ انسان نیز دارای سه مرتبه و برای سه دسته است: دسته اول یعنی انسان های ضعیف،توسط زیر مجموعه حضرت عزراییل توفّی و قبض روح می شوند،که:«حتّی إذا جاء أحدکم الموت توفّته رسلنا وهم لا یفرّطون».[10] دسته دوم انسان های کامل و شایسته ای هستند که پیک مخصوص خداوندﷻ برای قبض روحشان اعزام می شود و به وسیله حضرت عزرائیل از خاکدان طبیعت،به پرواز در آمده و به سوی پروردگار خود باز می گردند:«قل یتوفّیکم ملک الموت الّذی وکلّ بکم ثمّ إلی ربّکم ترجعون».[11] فوق همه انسان ها،کامل ترین افراد انسانی اند که جز با دیدار دوست و تسلیم جان عاریت به پیشگاه پر محبّت او راضی نمی شوند و راهی نمی گردند:
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم[12]
اگر این آرزوی ملکوتی به عمل پیوست و مقدمات آن همگی فراهم آمد،دوست نیز بی واسطه،تجلی می کند و روحِ از خود فرستاده را به سوی خود باز می گرداند:«الله یتوفّی الأنفس حین موتها».[13]
[1]- سوره بقره،آیات40و47و122.
[2]- سوره بقره،آیه152.
[3]- سوره مؤمنون،آیه14.
[4]- سوره حجر،آیه 19.
[5]- سوره زمر،آیه9.
[6]- سوره بقره،آیه40.
[7]- سوره بقره،آیه31.
[8]- سوره نجم آیات8 و9.
[9]- سوره نجم،آیه10.
[10]- سوره انعام،آیه61.
[11]- سوره سجده،آیه11.
[12]- حافظ شیرازی،دیوان غزلیات،غزل351.
[13]- سوره زمر،آیه42.
[14]- سوره آل عمران،آیه198.
[15]- سوره قصص،آیه83.
منبع: سیرت و صورت انسان در قرآن / استاد جوادی آملی
تدوین : سلطان علی نایبی/
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.